ماده 47 - اگر وکیل بعد از ابلاغ رأی و قبل از انقضای مهلت تجدیدنظر و
فرجامخواهی فوت کند یا ممنوع از وکالت شود یا به واسطه قوه قهریه قادربه انجام
وظیفه وکالت نباشد، ابتدای مهلت اعتراض از تاریخ ابلاغ به موکل محسوب خواهد شد.
تبصره - درمواردی که طرح دعوا یا دفاع بهوسیله وکیل جریان یافته و وکیل یادشده
حق وکالت در مرحله بالاتر را دارد کلیه آرای صادره باید بهاوابلاغ شود و مبداء
مهلتها و مواعد از تاریخ ابلاغ بهوکیل محسوب میگردد.
بناء علیهذا و نظر به مقرره فوق الاشاره و خصوصاً تبصره آن و با امعان نظر در مفاد و مدلول مواد قبلی در باب وکالت باید قائل به این موضوع بود که چنانچه پس از ابلاغ دادنامه صادره از دادگاه بدوی ، وکیلی که در پرونده موصوف دخالت و حق دفاع در مراحل بالاتر را نیز داشته در مهلت 20 روزه از ابلاغ دادنامه تجدید نظر خواهی ننماید ، بر این اساس حق تجدید نظر خواهی از اصیل نیز ساقط میگردد و حتی اصیل با ارایه عذر موجه نیز قانوناً مجاز به تجدید نظر خواهی نمی باشد.
فلسفه تشریع و وضع این مقرره نیز از قواعد آمره و مربوط به نظم عمومی میباشد ؛ چه اینکه فرضِ قانونگذار این بوده که شخصی که مبادرت به تعرفه وکیل مینماید تمامی امور دادرسی میباید از طریق وکیل تعقیب گردد و استثنائات مربوط به این امور نیز در مواد 47 به قبل از ق . آ . د . م ذکر گردیده است.
مع الوصف این استدلال که چون خودِ اصیل در مهلت 20 روزه قادر به تجدید نظر خواهی بوده و تجدید نظر خواهی وی، از وکیل تکلیف را ساقط مینموده و به عبارتی انجام امور مورد وکالت از سوی خودِ اصیل نیز ممکن است ؛ در این باب که وضع مقررات خاص بوده قابل تسری نبوده و تخصصاً خروج موضوعی دارد.
حسن یعقوبی وکیل پایه یک دادگستری
درباره این سایت